محرم و قیام امام حسین و سوء استفاده های شیطانی رجوی

محرم و قیام امام حسین و سوء استفاده های شیطانی رجوی

محرم و قيام امام حسين (ع ) و سوء استفاده هاى شيطانى رجوى

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس

تا قبل از دهه 70 مراسم ماه محرم و عزاداری برای امام حسین (ع) در مناسبات فرقه بر اساس تفکر التقاطی رجوی اقدامی ارتجاعی و ممنوع بود . فقط خود و یا مسئولین فرقه در روز عاشورا نشست هایی برای اعضاء می گذاشتند تا دیدگاه التقاطی خود را نسبت به قیام امام حسین و واقعه عاشورا را در اذهان شان جا بیاندازند. مسئولین موظف بودند نتیجه سخنان خود در مورد قیام امام حسین(ع) را به نقطه ای برسانند، كه رجوی را به امام حسین (ع) و فرار کلیت فرقه به عراق و شریک شدن در جنایات صدام را به عزیمت خاندان و یاران امام حسین(ع) از مدینه به کوفه برای جهاد در راه خدا تشبیه کنند

رجوی در نشستهاى ايدئولوژيكى كه می گذاشت، با بیان داستان هایی از قیام عاشورایی امام حسین(ع) در نهایت اقدامات خیانت بار خود و فرقه اش را به حركت امام حسین برای خلق حماسه عاشورا تشبیه می كرد.

رجوی وحشت داشت علنا خود را با امام حسین تشبیه کند. ولی بارها در سخنان خود بیان می کرد که پیروی از راه امام حسین(ع) منوط به پیروی از او و فرقه اش است و هر تفکری غیر از این را باطل و گمراه کننده به حساب می آورد

رجوی حتی كتاب راه حسین را که از تالیفات یکی از بنیانگذاران سازمان بود و بعد از انقلاب به نیروها آموزش داده می شد، را دراین اواخر ناقص می دانست چون به خودش ختم نمی شد. چون وی از سال 64 كه خود را بعنوان رهبر ایدئولوژیكی فرقه به اعضاء معرفی كرد و در راستای پیاده كردن تفكرات فرقه ای از آن تاریخ به بعد می بایست همه اعضاء او را رهبر عقیدتی و بعنوان واسط خود و خدا و ائمه اطهار، قرار می دادند.

از سال 71 به بعد رجوی یکباره خواب نما شد و پیام داد برای اینکه بتوانیم حربه عزاداری حسینی را از دست حکومت ایران بگیریم، بایستی مراسم عزاداری حسینی را برگزار و آن را در سیمای سازمان نشان دهیم تا مردم بدانند مسلمان و شیعه واقعی، ما هستیم

لذا در ناباورى همگان، دستور تشكيلاتى براى شركت در مراسم سينه زنى و عزادارى صادر كرد و از آن پس هر ساله آنرا اجرا و در تلويزيون خود پخش ميكرد، امرى كه تا قبل از آن يك عملكرد ارتجاعى و شرك آلود به حساب ميآورد اما با چرخشى ١٨٠ درجه جهت مغزشويى و فريب افراد خلاف اصول و ماهيت خود ساخته در سازمان قدم گذاشت كه باعث حيرت همگانى شد.

تفکر بیمار رجوی، که عزاداری حسینی را نیز حربه حساب می آورد که خود را محق سوء استفاده از آن می دانست. پیام رجوی برای برگزاری مراسم عزاداری حسینی، همه اعضاء را متناقض كرده بود كه چرا تا دیروز برگزاری مراسم عزاداری حركتی ارتجاعی عنوان می شد؟!. ازآنجائیکه هدف رجوی سوء استفاده از عزاداری حسینی و اجرای آن آلوده به تفکرات ارتجاعی و التقاطی رجوی بود، نتوانست از آن بهره ای ببرد و از طرف دیگر نمی توانست آن را ملغی کند. و همین شد که از آن زمان به بعد اجرای مراسم عزاداری در مناسبات فرقه به یک برنامه سوری و زوری و بی محتوا تبدیل شد.

اما تفكر و عملكرد رجوی، علی رغم داعیه پیروی او از مكتب امام حسین(ع) فرسنگ ها با مرام و مكتب حسینی فاصله داشته و دارد. درس هایی از صداقت، فداكاری، آزادگی و پرداخت از نقطه بالا و رهبری كه امام حسین با قیام و نثار خون خود به ما آموخت، رجوی با شیادی تمام از آن برای فریب و به بند كشیدن اعضاء در جهت منافع حقیر خود و تحكیم تشكیلات فرقه اش سوء استفاده می كرد و با عملكرد خود نشان داد كه ذره ای به امام حسین و راه او اعتقادی نداشته و ندارد. و این است كه امروزه رجوی و سازمانش به نقطه ای از خواری و ذلت رسیدند كه راه بقاء و نجات خود را در خزیدن به دامن دشمنان امام حسین و راه و آئین او می بینند. دشمنانی كه خون شیعیان علوی و حسینی را مباح كردند، این وعده خدا و حكم تاریخ است كه روسیاه كند هركه در او غش باشد.

در پايان، سؤال از زوج ترور و تزوير رجوى اين است كه آيا با اندك نيروى وامانده در آلبانى هم جرأت راه اندازى دسته هاى عزادارى را داريد يا مثل آفتاب پرست تعويض پوست ميكنيد؟

آن زيارتهاى فريبكارانه و توسلهاى دروغين در حرم هاى مطهر در كربلا و نجف و كاظمين آخرالامر يقه ات را گرفته و وجود نجس ات را از آن سرزمين پاك بدور انداخت تا شما باشيد كه با دشمن اهل بيت در يك كاسه غذا نخوريد.

„پایان“